تفاوت های بازیگری تئاتر و سینما
بازیگر سینما و تئاتر چه تفاوت های دارند؟
آنچه در این مقاله می خوانید:
تعاریف بازیگری
برای بازیگر تعاریف متعددی گفته شده است، برخی عقیده دارند که بازیگر، پرسوناژ یا اکتور، شخصی است که یک سری حرکات را بر مبنای تحلیلی که از شخصیت کرده است و بر اساس بیان موردنظر خود همراه با حس به تماشاگران ارائه می دهد. اما بهطور کلی میتوان گفت: بازیگر شخصی است که برای ایفای نقش خاصی انتخاب میشود و آن را برای یک یا چندین تماشاگر اجرا میکند.
بازیگر همانند هر انسان زنده دیگری صدا، چهره و حالتی خاص خود را دارد که اون سعی میکند هنگام بازی از آن دور شود و در قالب نقش جدیدش رود یعنی میتوان گفت که بازیگر دو روح در جسم خویش دارد یکی خودش و شخصیت حقیقیش و دیگری روحی در یک جسم که بر روی صحنه میرود و نقش محول شده را اجرا میکند.
علاوه بر این تعاریف افراد دیگری تعریفهای متفاوتی نیز رمورد بازیگری ارائه دادهاند برای مثال استانیسلاویسکی از بزرگترین نظریه پردازان تئاتر عقیده دارد که “بازیگر شخصی است که توانایی بازگو کردن افکار شخص دیگران، توانایی واگذار کردن کامل خود در خدمت هیجانات کسی دیگر و آفرینش اعمال کسی دیگر را دارد آنچنان که گویی این اعمال از خودش سر میزند” و یا هگل فیلسوف آلمانی میگوید”بازیگر با تمام وجود با چهره و با صدای خود هنر میآفریند. وظیفه یک بازیگر این است که خود را با نقشی که بر عهده دارد یکی کند.”
با تمام این تعاریف مفهوم بازیگری مفهومی ملموس در زندگی ماست، از ابتدای تاریخ در مراسم ها و مناسک آئینی متنوع عمل نقش بازی کردن وجود داشته و رفته رفته شکلی منسجم پیدا کرده است و در قالب تئاتر زنده پدید آمده. با پیشرفت علوم اشکال جدیدی از هنرهای نمایشی پدید آمده است که بدون شک مهمترین آنها هنر هفتم یا همان سینماست. سینما به این دلیل هنر هفتم نامیده میشود که از تمامی هنرها سود میبرد که نقش هنر تئاتر و خصوصا بازیگری در آن غیر قابل انکار است.
برای شرکت در کلاس های بازیگری کلیک کنید.
انواع بازیگری
در ابتدای تولد سینما، بازیگران اهمیت چندانی در فیلمها نداشتند و مردم نیز آنقدر ها به شناخت آنان تمایلی نشان نمیدادند، این موضوع چند دلیل داشت، اول اینکه اغلب بازیگران تئاتر تمایلی به حضور در فیلمها نداشتند به این دلیل که فیلمهای صامت نوعی پانتومیم به شمار میرفتند اما بازیگران علاقه داشتند فن بیان و مهارتشان در کلام را نیز به مخاطب نشان دهند. از طرف دیگر تئاتریها از این بیم داشتند که حضور در فیلمها سبب شود که اعتبارشان در حوزه تئاتر زیر سؤال برود.
از دیگر دلایل این بود که فیلمهای اولیه مختص به طبقه کارگر بود و سطح شان تنها کمی بالاتر از کارناوال و یا سیرکها در نظر گرفته میشد. یکی دیگر از دلایل دیگر اهمیت و پررنگ کردن بازیگران در اوایل سینما این بود که تهیهکنندگان میترسیدند بازیگرها نفوذ و اعتبار بیشتری بهدست بیاورند و این امر موجب شود که دستمزد بیشتری از آنها طلب کنند.
اما با تمام این موارد آرام آرام بازیگران میان مردم محبوبیت بیشتری کسب کردند و عوام به حواشی و اخبار آنان علاقه بیشتری پیدا کردند و این موضوع باعث شد که بازیگران به بازی در فیلمهای سینمایی علاقهمند شوند و این سیستم در هالیوود که در آن زمان مهد تولید فیلم بود بیشتر از هر نقطه دیگری قدرت داشت و به همین دلیل آن را سیستم ستارهسازی هالیوود مینامند.
همانطور که گفته شد بازیگران فیلمها در ابتدا همان بازیگران تئاتر بودند و شیوه نمایش آنها نیز همان شیوهای بود که بر روی صحنههای تئاتر داشتند اما با گذر زمان کیفیات سینمایی کشف شدند و شیوههای بازیگری نیز به تبعیت از آنها دچار دگرگونیهایی شدند و خصایص خاص خود را پیدا کردند. در حقیقت بازیگری تئاتر و سینما هردو یک عمل هستند که دارای روشهای متفاوتیاند و در نوع اجرا از یکدیگر متمایز هستند. در ادامه این مطلب به برخی از اصول بازیگری در سینما که مختص خود سینما است و از آن بهره میگیرد خواهیم پرداخت.
تفاوت بازیگری سینما و تئاتر
صدا و بیان
در صحنه تئاتر تماشاگر و بازیگر فاصله زیادی با یکدیگر دارند و بازیگر ملزم است که با صدایی بلند و رسا دیالوگهای خود را ادا کند، اما در سینما وضعیت به این شکل نیست. در هنگام فیلمبرداری امکان استفاده از ابزارهای دقیقی همچون میکروفون و یا بوم ضبط صدا وجود دارد که میتوانند کوچکترین اصوات و یا حتی زمزمههای بازیگران را به خوبی ضبط کنند و بازیگر دیگر مجبور نیست که با بلندترین صدای ممکن صحبت کند، به جای آن بازیگر میبایست که کنترل بیشتری بر صدای خود داشته باشد و از اغراق در بیان بپرهیزد زیرا دیگر فاصلهای میان او تماشاگر نیست و دیالوگها می بایست که در طبیعیترین شکل ممکن بیان شوند.
زبان بدن و حرکات
از مهمترین خصوصیات سینمایی امکان تغییر اندازه نما است، در سینما میتوان از یک سوژه با فواصل مختلفی فیلمبرداری کرد یعنی میتوان گفت که چشم مخاطب از سوژه دور یا نزدیک میشود؛ این قابلیت باعث میشود که دیگر همانند بازی در تئاتر نیاز به اجرا و اکتهای به اصطلاح غلو شده نباشد. برای مثلا در یک نمای کلوزآپ (نمای نزدیک) تماشاگر تمام جزئیات صورت بازیگر را می بیند و بازیگر با کوچکترین بازی در صورتش (مثلا با حلقه زدن اشک یا درهم کردن ابروها) احساس موردنظر را به به مخاطب القا میکند.
از این جهت بازی در سینما نیاز به ظرافت بیشتری میباشد و بازیگر باید توجه داشته باشد که بازی اغراق شدهای نکند زیرا این امر باعث دور شدن فیلم و احساس آن از واقعیت خواهد شد.
هماهنگی با دوربین
از دیگر مواردی که سینما را یک مدیوم منحصر به فرد میکند این است که زاوایا و اندازههای تصویر تغییر میکنند، در حقیقت دوربین همانند یک تماشاگر فعال است که سوژه را دنبال میکند و حتی دیگر درگیر محدودیتهای زمانی و مکانیای که در دنیای حقیقی وجود دارند نیست. این امر یک اصل جدید در بازیگری سینما پدید میآورد؛ آن هم اینکه بازیگر باید بتواند حرکات خود را با دوربین هماهنگ کند، او باید بداند که دوربین از کجا تا کجای صحنه را فیلمبرداری میکند و یا چگونه حرکات او را ثبت خواهد کرد.
او میبایست بداند که در چه زمانی به کدام جهت دوربین نزدیک یا دور شود و یا کی به دوربین نگاه کند یا از تماس چشمی با آن خودداری کند.
صدا و بیان
در صحنه تئاتر تماشاگر و بازیگر فاصله زیادی با یکدیگر دارند و بازیگر ملزم است که با صدایی بلند و رسا دیالوگهای خود را ادا کند، اما در سینما وضعیت به این شکل نیست. در هنگام فیلمبرداری امکان استفاده از ابزارهای دقیقی همچون میکروفون و یا بوم ضبط صدا وجود دارد که میتوانند کوچکترین اصوات و یا حتی زمزمههای بازیگران را به خوبی ضبط کنند و بازیگر دیگر مجبور نیست که با بلندترین صدای ممکن صحبت کند، به جای آن بازیگر میبایست که کنترل بیشتری بر صدای خود داشته باشد و از اغراق در بیان بپرهیزد زیرا دیگر فاصلهای میان او تماشاگر نیست و دیالوگها می بایست که در طبیعیترین شکل ممکن بیان شوند.
عدم تداوم خطی در هنگام فیلمبرداری
در صحنه تئاتر اتفاقات بدون هیچگونه قطعیای به صورت خطی به اجرا در میآیند، اما در سینما به دلیل اینکه پلانها به یکباره گرفته نمیشوند و تمهیداتی برای نشان دادن گذر زمان وجود دارد در خیلی از موارد بسیاری از پلانهایی که باید در انتهای داستان نمایش داده شوند در ابتدای کار گرفته میشوند و بازیگر باید بتواند انعطاف کافی برای این مورد را داشته باشد.
از دیگر مواردی که بازیگری سینما را از تئاتر متمایز میکند این است که در سینما امکان چندبار گرفتن یک پلان وجود دارد این درحالی است که روی صحنه تئاتر همه چیز به یکباره اتفاق میافتد و امکان دوباره کاری نیست. پس در سینما به اندازه تئاتر نیاز به حفظ کردن دیالوگها وجود ندارد و بازیگر میتواند تنها دیالوگ یک صحنه را حفظ کند و پس از فیلمبرداری آن به سراغ صحنه بعدی برود.
پس به طور کلی مشاهده کردیم که هر مدیوم شیوه و خصیصههای خاص خود را در شیوه بازیگری دارد که یک بازیگر ماهر باید بتواند خود را به خوبی با آنها وقف دهد و یا با آگاهی از تواناییهای فردی خود یکی از آنها که بیشتر موردپسندش است را برای کار انتخاب نماید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.