اگر سازها آدم بودند

اگر گیتار آدم بود چه شکلی می شد

اگر گیتار به عنوان یک انسان بود، چه موجودی جذاب و هنرمندی می‌شد!

ظاهر:

1. صورتی کشیده و ظریف، با لبخندی گرم و صمیمی.
2. دو چشم درخشان و آبی روشن.
3. بدن صاف و خوش‌تراش، با رنگ پوست گندمی.
4. سر کشیده و باریک، با موهایی بلند و صاف و قهوه ایی رها شده در هوا
5. انگشتان ظریف و بلند و در حال نواختن گیتار
6. لباس‌های بلند و با رنگ قهوه‌ای روشن یا تیره با رگه‌های زیبا

شخصیت:

1. حتماً یک موزیسین با روحیه‌ای لطیف و احساسی بود. او با نواختن آهنگ‌های غم‌انگیز و شاد، می‌توانست طیف وسیعی از احساسات را در شنوندگانش برانگیزد.
2. او شخصیتی درون‌گرا داشت و از نواختن گیتار در تنهایی و سکوت لذت می‌برد.
3. گیتار با همه مهربان و دلسوز بود و با موسیقی خود به دیگران آرامش و تسلی می‌بخشید.

در کل، گیتار به عنوان یک انسان، موجودی ظریف، با ظاهری زیبا، صدایی دلنشین و شخصیتی حساس بود که با موسیقی خود، عشق و آرامش را به ارمغان می‌آورد.

بیشتر بخوانیم: چگونه یادگیری گیتار را شروع کنیم؟

اگر ویولن آدم بود چه شکلی می شد

اگر ویولن به عنوان یک انسان بود، چه موجود ظریف و خوش‌قریحه‌ای می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی ظریف و کشیده داشت، با لبخندی لطیف و غمگین.
دو چشم درخشان و نافذ به رنگ سبز
بدنی باریک و کشیده با رنگ پوستی کمی تیره.
موهای بلند و صاف و مشکی و رها شده در امتداد بدنش.
انگشتان ظریف و بلند در حال نواختن ویولن.
لباس‌های بلند وحریر و با رنگ روشن مانند دم اسب.

شخصیت:

ویولن به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین با روحیه‌ای حساس و شاعرانه بود. او با نواختن آهنگ‌های غم‌انگیز و عاشقانه، می‌توانست عمیق‌ترین احساسات را در شنوندگانش برانگیزد.
او شخصیتی درونگرا داشت و از نواختن ویولن در تنهایی و سکوت لذت می‌برد.
ویولن با همه مهربان و غمخوار بود و با موسیقی خود به دیگران آرامش و تسلی می‌بخشید.

در کل، ویولن به عنوان یک انسان، موجودی ظریف، با ظاهری زیبا، صدایی دل‌انگیز و شخصیتی حساس بود که با موسیقی خود، عشق و غم را به ارمغان می‌آورد.

اگر پیانو آدم بود چه شکلی می شد

اگر پیانو به عنوان یک انسان بود، موجودی باشکوه و با استعداد با ظاهری منحصر به فرد می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی پهن و با ابهت، با لبخندی گرم و صمیمی
دو چشم درخشان و باهوش و عسلی
بدنی تنومند و قدرتمند.
موهای کوتاه و مجعد و جوگندمی.
دستان و انگشتان بلند و قوی و پاهای محکم و ثابت در حال نواختن پیانو
لباس‌های شیک و فاخر.

شخصیت:

پیانو به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین با استعداد و خلاق بود او با نواختن آهنگ‌های کلاسیک، جاز و راک، می‌توانست هر شنونده‌ای را مجذوب خود کند.
او شخصیتی برونگرا و اجتماعی داشت و از نواختن پیانو در کنسرت‌ها و جمع‌های بزرگ لذت می‌برد.
پیانو با همه مهربان و سخاوتمند بود و با موسیقی خود، شادی و شور و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

در کل، پیانو به عنوان یک انسان، موجودی باشکوه، با ظاهری زیبا، صدایی دلنشین و شخصیتی گرم و صمیمی بود که با موسیقی خود، عشق و شادی را به همه هدیه می‌داد.

اگر تنبک آدم بود چه شکلی می شد

اگر تنبک به عنوان یک انسان بود، چه موجود شاد و سرزنده‌ای می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی گرد و شاداب داشت، با لبخندی دائمی
دو چشم درخشان و کنجکاو و درشت با مژه های بلند و مشکی،
بدنی گرد و توپر.
موهای کوتاه و فرفری و مشکی.
انگشتانش پهن و قوی.
لباس‌های رنگارنگ و شاد.

شخصیت:

تنبک به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین پرانرژی و خوش‌مشرب بود. او با نواختن ریتم‌های شاد و تند تنبک، می‌توانست هر جمعی را به وجد آورد.
او شخصیتی برون‌گرا داشت و از نواختن تنبک در کنار دوستان و در دل طبیعت لذت می‌برد.
تنبک با همه مهربان و صمیمی بود و با موسیقی خود، شادی و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

در کل، تنبک به عنوان یک انسان، موجودی شاد، پرانرژی، با ظاهری دوست‌داشتنی و صدایی دلنشین بود که با موسیقی خود، شور و نشاط را به همه هدیه می‌داد

اگر سنتور آدم بود چه شکلی می شد

اگر سنتور به عنوان یک انسان بود، موجودی ظریف و باوقار با ظاهری منحصر به فرد می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی ظریف و کشیده داشت، با لبخندی لطیف و شاعرانه
دو چشم درخشان و پرمعنی و قهوه ایی پررنگ
بدنی کشیده و باریک.
موهای بلند و سیاهی و پرپشت.
انگشتان ظریف و بلندی.
لباس‌های کوتاه و ضخیم و سنتی

شخصیت:

سنتور به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین با روحیه‌ای شاعرانه و عارفانه بود. او با نواختن آهنگ‌های سنتی و مقامی، می‌توانست عمیق‌ترین احساسات را در شنوندگانش برانگیزد.
او شخصیتی درون‌گرا داشت و از نواختن سنتور در تنهایی و سکوت لذت می‌برد.
سنتور با همه مهربان و غمخوار بود و با موسیقی خود به دیگران آرامش و تسلی می‌بخشید.

در کل، سنتور به عنوان یک انسان، موجودی ظریف، با ظاهری زیبا، صدایی دل‌انگیز و شخصیتی عمیق و پرمعنی بود که با موسیقی خود، عشق، غم و شور را به ارمغان می‌آورد.

اگر دف آدم بود چه شکلی می شد

اگر دف به عنوان یک انسان بود، موجودی شاد و پرانگیز با ظاهری منحصر به فرد می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی گرد و شاداب، با لبخندی دائمی
دو چشم درخشان و کنجکاو و ایرانی
بدنی گرد و توپر.
موهای مجعد و بلند و پریشان.
انگشتان پهن و قوی ب.
لباس‌های بلند رنگارنگ و سنتی.

شخصیت:

دف به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین پرانرژی و خوش‌مشرب بود. او با نواختن ریتم‌های شاد و تند دف، می‌توانست هر جمعی را به وجد آورد.
او شخصیتی برون‌گرا داشت و از نواختن دف در کنار دوستان و خانواده‌اش لذت می‌برد.
دف با همه مهربان و صمیمی بود و با موسیقی خود، شادی و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

در کل، دف به عنوان یک انسان، موجودی شاد، پرانرژی، با ظاهری دوست‌داشتنی و صدایی دلنشین بود که با موسیقی خود، شور و نشاط را به همه هدیه می‌داد.

اگر کالیمبا آدم بود چه شکلی می شد

اگر کالیمبا به عنوان یک انسان بود، موجودی شاد و پرشور با ظاهری منحصر به فرد می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی گرد و شاداب، با لبخندی دائمی
دو چشم درخشان و کنجکاو و باریک
بدنی باریک و کشیده.
موهای بلند و ضخیم.
انگشتان ظریف و بلندی
لباس‌های رنگارنگ و شاد و کوتاه می‌پوشید.

شخصیت:

کالیمبا به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین پرانرژی و خوش‌مشرب بود. او با نواختن آهنگ‌های شاد و ریتمیک کالیمبا، می‌توانست هر جمعی را به وجد آورد.
او شخصیتی برون‌گرا داشت و از نواختن کالیمبا در کنار دوستان و در دل طبیعت لذت می‌برد.
کالیمبا با همه مهربان و صمیمی بود و با موسیقی خود، شادی و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

در کل، کالیمبا به عنوان یک انسان، موجودی شاد، پرانرژی، با ظاهری دوست‌داشتنی و صدایی دلنشین بود که با موسیقی خود، شور و نشاط را به همه هدیه می‌داد.

اگر فلوت آدم بود چه شکلی می شد

اگر فلوت به عنوان یک انسان بود، چه موجود ظریف و آهنگینی می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی ظریف و کشیده ، با لبخندی گرم
دو چشم درخشان و ریز
بدنی باریک و کشیده.
موهای بلند و جوگندمی.
انگشتان ظریف و بلندی
لباس‌های بلند و سفید می‌پوشید.

شخصیت:

فلوت به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین با روحیه‌ای لطیف و احساسی بود. او با نواختن آهنگ‌های غم‌انگیز و شاد، می‌توانست طیف وسیعی از احساسات را در شنوندگانش برانگیزد.
او شخصیتی درون‌گرا داشت و از نواختن فلوت در تنهایی و در دل طبیعت لذت می‌برد.
فلوت با همه مهربان و دلسوز بود و با موسیقی خود به دیگران آرامش و تسلی می‌بخشید.

در کل، فلوت به عنوان یک انسان، موجودی ظریف، با ظاهری زیبا، صدایی دلنشین و شخصیتی حساس بود که با موسیقی خود، عشق و آرامش را به ارمغان می‌آورد.

اگر بلز آدم بود چه شکلی می شد

اگر بلز به عنوان یک انسان بود، موجودی شاد و پرانگیز با ظاهری منحصر به فرد می‌شد! تصور کنید:

ظاهر:

صورتی کودکانه
با دو چشم بزرگ و شاد و رنگی و دهان باریک.
بدنی کشیده و با پوستی روشن
موهای کوتاه و فرفری
انگشتان ظریف و کوچک.
لباسش از جنس پارچه‌ رنگارنگ و شاد بود که دور بدنش را احاطه می‌کرد.
کلاه بلندی بر سر می‌گذاشت که با زنگ‌های کوچک فلزی تزئین شده بود.

شخصیت:

بلز به عنوان یک انسان، حتماً یک موزیسین پرشور و هیجان‌زده بود. او با نواختن آهنگ‌های شاد و ریتمیک بلز، می‌توانست هر جمعی را به وجد آورد.
او شخصیتی اجتماعی و برون‌گرا داشت و از نواختن بلز در کنار دوستان و خانواده‌اش لذت می‌برد.
بلز با همه مهربان و خوش‌برخورد بود و با موسیقی خود، شادی و نشاط را به ارمغان می‌آورد.

در کل، بلز به عنوان یک انسان، موجودی شاد، پرانرژی، با ظاهری زیبا و صدایی دلنشین بود که با موسیقی خود، شادی و عشق را به همه هدیه می‌داد.