معرفی نمایش های آیینی و سنتی ایران
نمایش های آیینی و سنتی ایران
آنچه در این مقاله می خوانید:
تعریف نمایش
واژه نمایش یا درام در زبان یونانی به معنی کنش است، کنشی که برای تقلید بهکار میرود و به معنی انجام کاری از پیش تعیین شده برای تماشاگر است. کلمه تئاتر نیز از کلمه تئاترون به معنای محل تماشا گرفته شده است، به این دلیل که تماشاخانههای یونان باستان در شیب تپهها ساخته میشد و مردم در آنجا به تماشای نمایش در مناسبت های مختلف می نشستند.
هنر نمایش خود ریشه در آیینها دارد، بسیاری از مورخان بر این باورند که در واقع هنر تئاتر و نمایش از پیشرفت رقصها و اعمال آیینی به وجود آمده است و عناصری که امروزه در تئاتر رایج است برگرفته از همان اعمالی است که در سالیان دور انسانها برای مراسمهای آئینی خود انجام میدادند مثلا حرکت بدن به شیوهای که از پیش تعیین شده است یا استفاده از ماسک و گریم کردن صورت.
هرچند آیین تنها یکی از خاستگاهها و پیشزمینههای هنر تئاتر و نمایش است. اگرچه تئاتر در کشور یونان به اوج و عظمت خود رسید اما اولین متون نمایشی از تمدن مصر بهدست آمده است. تئاتر هنریست که هم قدمی است و هم نو، این هنر همواره پویایی و رشد خود را با قدرت ادامه داده است.
نمایش و اسطورههای هر فرهنگ آئینهای تمامنما از آن تمدن و کهن الگوهای آن منطقه است، با تحقیق بر نمایشهای و آئینهای سنتی هر کشور میتوانیم به عقاید و باورهای مردم آن منطقه و حافظه تاریخی آنها پی ببریم. مردم گذشته ادراک خود از آنچه که در پیرامونشان رخ میداد در قالب اسطورهها پیاده میکردند و اغلب متون نمایشی عصر کهن از اساطیر سود می بردند.
در پی پیشرفت هنر تئاتر و درام مردم از آن بیش از پیش برای انتقال اندیشههای خود استفاده کردند و بهوسیله آن دغدغههای جدید خود را نمایش دادند و آن را با مخاطب در میان گذاشتند و این تعامل همواره پا برجا بوده است. نمایش را میتوان وسیله و مدیومی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوهای برای توضیح مسائل ذهنی و انتزاعی و هماهنگ سازی آن با شرایط ملموس انسانی دانست. با کمک اینها میتوان وضعیتی را که مد نظر سازنده است روی صحنه طراحی و اجرا کرد.
در واقع نویسنده و تولید کنندگان نمایشنامه و نمایش تنها نیمی از فرآیند کل را تشکیل میدهند و نیم دیگر آن تماشاگر است. نمایشنامهای موفق محسوب میشود که اجرا شود و تماشاگر آن را بپذیرد. یک نمایشنامه خوب باعث میشود که تماشاگر مشاهدات خودش و دریافتی که از نمایش کرده است را در زندگی واقعی تجزیه و تحلیل کند.
نمایشهای سنتی و آیینی
نمایشهای سنتی در ایران از دیرباز متداول بودهاند؛ ایران از کهن ترین تمدنهای بشری است که در کنار دیگر تمدنهای مصر، یونان، روم، چین و هند شکل دهنده و ارتقا دهنده فرهنگ و تمدن بشری است. همانگونه که ذکر شد با رجوع به نمایش و آیینهای سنتی هر کشور میتوان به ویژگیهای فرهنگساز آن منطقه پی برد.
ایرانیان از دیرباز به آیین مهر معتقد بودند و به یگانگی خداوند ایمان داشتند و با ورود آئین زرتشت این عقیده محکم تر شد، به همین دلیل اساطیر در ایران با سایر مناطق متفاوتاند و مانند تمدنهایی چون یونان و مصر چندین خدای مختلف برای عناصر مختلف نداشتند. اما با این حال نمایش هیچگاه از زیست مردم ما جدا نبوده است.
نمایشهای سنتی و آئینی در ایران
نمایشهای سنتی ایران در ایران را میتوان به دو دسته کلی “نمایشهای سور یا شادی آور” و “نمایشهای سوگ” تقسیم کرد. نمایشهای سوگ گونهای از نمایش است که همانگونه که از نام اش پیداست به موضوعاتی نظیر سوگواری می پردازد و به تعزیت و عزاداری باز می گردد.
نمایشهای سور در مقایسه با نوع دیگر از تنوع بیشتری برخوردار هستند و چندین شاخه و نوع دارند و با وجود اینکه همگی آنها به موضوعات شادی نظیر جشن و سرور میپردازند در شیوه اجرا و فرم تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارند. از مهمترین گونههای نمایش که در دسته نمایشهای سور قرار میگیرند میتوان به نوروزخوانی، بقال بازی، کوسه برنشین، تخت حوضی و سیاه بازی اشاره کرد.
مهمترین ویژگی نمایش های ایران که سبب ماندگاری و تداوم آنها در طول تاریخ شدهاست این است که در اکثر نمایش ها ارتباط دوطرفهای میان تماشاچی و اجرا کنندگان وجود دارد و برخلاف درام در برخی مناطق است که کاملا از تماشگران جدا است؛ این خصلت نمایش های ایرانی با صراحت لهجه و جذابیت بالایی همراه است. از دیگر ویژگی های اساسی اینگونه نمایشها این است که تمام اقشار و طبقات اجتماعی را در بر میگیرد و مختص طبقه مرفه نیست.
و این امر سبب شده که میان عموم مردم از محبوبیت بالایی برخوردار باشند، در فرایند اجرای این نمایش ها از تمام گروه های مردمی استفاده میشده و حتی گاهی از زبان انتقادی و نیش و کنایه استفاده میشده است. شناختهترین شخصیت از میان این نمایشها بدون شک شخصیت “سیاه” از نمایش سیاهبازی است، او که بازتابی از جامعه خود است با همان صراحت و طنزی که اغلب نمایشهای سور در خود دارند با حاکمیت و ظلم و استبداد مبارزه می کند و آن را به انتقاد میکشد.
او با کنایه و صحبت خود افرادی که صرفاً بهخاطر مسائل مالی و رفاهشان احساس قدرتمندی و برتری به طبقه زیر دست خود می کنند به باد انتقاد میگیرد زیرا که خود شخصیتی برآمده از همان طبقه فرودست است یعنی سیاه تلاش می کنند تا به عنوان یک مصلح علاوه بر نقد این افراد، مسیر حرکت صحیح و شیوه مبتنی بر محوریت مساله را به مردم نشان دهد.
نمایشهای سیاه بازی از بسیاری جهات با نمایشهای کمدی دلارته که در قدیم در ایتالیا اجرا میشده است شباهت دارد که از جمله وجه اشتراکات آنها میتوان به بداههسازی و بداههپردازی و همچنین پایان خوش و نتیجه گیری اخلاقی اشاره کرد. این نوع نمایش بر پایه موسیقی، کلام، حرکت و اطوار موزون نمایشی استوار است.
اینگونه نمایشهای سنتی و آئینی با تمام سادگی و تلخی و شیرینی خود آئینهای تمامنما از فرهنگ ما در ادوار مختلف هستند که مردم به کمک آنها فلسفه، عقاید، و آمال خود را بیان می کردند. از بین رفتن این میراث ها و خودباختگی و دوری از فرهنگ بومی مردم در عصر اخیر سبب شده تا اینگونه از نمایشها به طور کلی از رونق بیوفتند و این درحالی است که هر روز تاکید جهان بر بازگشت به دستاوردهای پیشین است. امید است که جوانان مستعد و علاقه مند این آئینها را پاس بدارند و در جهت پیشرفت و حیات آنها گام بردارند.
از پایگاه خبری تحلیلی دیباگران دیدن فرمایید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.