فاصله در موسیقی و نشانه ها
کاربردهای فاصله در موسیقی چیست؟
در این مقاله به طور مختصر در مورد فاصله موسیقی و نشانه های تغییردهنده آن گفته شده است، این مطالب برگرفته از کتاب تئوری موسیقی پرویز منصوری است.
فاصله در موسیقی
صوت های موسیقی در سطوح مختلف زیر و بم قرار می گیرند و می دانیم که نت ها هرچه به سمت بالاتر بروند زیرتر و هرچه به سمت پایین بیایند بم تر می شوند بنابراین میان هر دو نت فاصله ای موجود است و مشخص است که این دو نت هرچه از نظر زیر و بمی از هم دورتر باشند فاصله بین شان بیشتر است.
در شکل زیر فاصله دو نت در قسمت الف از فاصله نت ها در قسمت ب کمتر است و فاصله میان دو نت در قسمت ج بیشتر می شود و بیشترین فاصله در قسمت ه به چشم می خورد.
بنابراین فاصله در موسیقی به معنی مسافت میان هر دو نت موسیقی و به گفته دیگر اختلاف دو نت از نظر زیر و بمی یا اختلاف سطح آن دو روی حامل.
اندازه گیری فاصله
برای اندازه گیری فاصله بین دو نت نیاز است که همه نت های تشکیل دهنده آن شمرده می شوند وعدد حاصل به صورت ترتیبی بیان شود. به طور مثال فاصله بین دو نت دو و ر دوم است زیرا این فاصله از دو نت تشکیل شده و فاصله میان دو نت دو و سل پنجم است. فاصله نشان می دهد در نمونه ج هشتم (بشمارید: دو ر می فا سل لا سی دو) و فاصله نمونه د سیزدهم و فاصله نمونه د سیزدهم و فاصله نمونه ه نوزدهم است.
اصل نمونه و در واقع نهم است ولی جای نت های مبدا و مقصد فاصله تغییر کرده است و جهت شمارش نت های تشکیل دهنده آن وارونه شده است.
باید بدانید که براساس قراردادها در تئوری موسیقی و در حالت معمولی نت بم فاصله پیش از نت زیر آن بیان می شود.
از این رو صورت نمونه و در عمل بسیار به ندرت به کار می رود و هدف از نشان دادن چنین نمونه ای تنها دادن آگاهی است. بنابراین برای پیدا کردن فاصله میان دو نت باید شمارش را از نت بم آغاز کنیم و نت های میانی را یکی یکی بشماریم تا به نت زیر فاصله برسیم و نت اخیر را نیز به شمارش بیافزاییم و نتیجه را به صورت عدد ترتیبی ذکر کنیم.
فاصله ساده، فاصله ترکیبی
هرگاه فاصله دو نت از مرز یک اکتاو (هشت نت) بیشتر نشود این فاصله را ساده گویند و اگر دو نت فاصله بیرون از مرز اکتاو باشد آن را فاصله ترکیبی می گویند به عبارت دیگر فاصله های یکم دوم سوم چهارم پنجم ششم هفتم و هشتم فاصله های ساده هستند.
در شکل زیر نت تو خالی، نت بم و نت توپر، نت زیر هر فاصله است، روشن است که هر نت دیگر را نت به جای دو می توان پایه فاصله گرفت از فاصله نهم به بیشتر را فاصله ترکیبی می گویند. در شکل اول نمونه های د ه نمونه های ترکیبی هستند.
پرده و نیم پرده
در موسیقی فاصله دو نت را نمی توان با محاسبات ریاضی انجام داد لذا از اصطلاحی استفاده می کنند که مبنای اندازه گیری فاصله فی مابین دو نت است، این مبنا به نام پرده شناخته می شود. تمامی نت های پی در پی براساس معیار یک پرده ای محاسبه می شود به استثنای دو جفت نت که عبارتند از می تا فا و سی تا دو که این دو سری از نت ها فاصله نیم پرده دارند
پرده و نیم پرده
و به صورت قراردادی بدین شکل فواصل بین نت ها را نام گذاری کنید و به عنوان مثال فاصله نت دو تار یک پرده است فاصله نت دو تا ر یک پرده است اما فاصله نت می تا فا به قرار داد نیم پرده است.
حال فاصله نت دو تا می دو پرده است می شماریم دو تا ر یک پرده ر تا می یک پرده پس مجموعا از دو تا می است مثلا دو تا ر می شود فاصله دوم بشمارید دو ر و شما دو نت خواهید داشت لذا به این حالت می گوییم شمارش فواصل که در این حالت می شود دوم، هرچند که فاصله های دوم همیشه باهم برابر نیستند و برخی از انها به فاصله یک پرده ای بعضی دیگر به فاصله نیم پرده ای از هم قرار گرفته اند. فاصله های دوم یک پرده ای را دوم بزرگ و فاصله های دوم نیم پرده ای را دوم کوچک می نامند.
در شکل فوق در توالی نت ها فاصله های دوم کوچک همواره میان نت های می تا فا و سی تا دو و فاصله های دوم بزرگ همیشه میان بقیه نت ها قرار گرفته اند.
کوچک ترین فاصله
در تئوری موسیقی غرب فرض بر این است که فاصله دوم بزرگ یا همان فاصله یک پرده ای می تواند به دو فاصله نیم پرده ای تقسیم شود. نیم پرده های حاصل از این تقسیم در عمل برابر با فاصله های نیم پرده ای دوم کوچک هستند. بنابراین اگر همه فاصله های دوم بزرگ را به تکه های نیم پرده قسمت کنیم در هر اکتاو مثلا دو تا دوی بعدی 12 نیم پرده خواهیم داشت. نیم پرده موسیقی غربی کوچک ترین فاصله عینی میان دو نت پی در پی است.
نشانه های تغییردهنده
در موسیقی نشانه هایی وجود دارد که نقش شان زیر و بم کردن نت ها به اندازه نیم پرده است بدون آنکه نام نت ها و جایگاه آن ها روی خطوط حامل تغییر کند. در موسیقی غربی این نشانه ها می توانند هر نت را بدون تغییر نام یک یا دو نیم پرده زیر یا بم کنند. این نشانه ها عبارتند از دیز #- بمل b- دوبل دیز که با علامت ضربدر نشان داده می شود x- دوبل بمل bb و بکار.
#دیِز:
هرگاه سمت چپ نتی قرار گیرد آن را نیم پرده بالا می برد یا به اصطلاح نت را دیز می کند. این نشانه می تواند جلوی هر نت موسیقی گذاشته شود. اگر فاصله میان دو نت پی در پی یک پرده باشد و نشانه ذکر شده سمت چپ نت اول (نت بم تر) گذاشته شود طبیعی است که فاصله میان آن دو نت تبدیل به نیم پرده می شود و زمانی که فاصله بین دو نت نیم پرده باشد و نشانه دیز سمت چپ نت دوم (نت زیرتر) قرار گیرد فاصله ان دو نت تبدیل ب یک پرده می شود
بمل b:
هروقت سمت چپ نتی قرار گیرد آن را نیم پرده پایین می آورد (بم تر می کند). این نشانه نیز مانند دیز می تواند جلوی هر نت گذاشته شود. برای آنکه فاصله یک پرده یا دوم بزرگ تبدیل به نیم پرده گردد
نشانه بمل باید پیش از نت زیرتر نوشته شود و برای یک پرده ای کردن فاصله نیم پرده (دوم کوچک) این نشانه باید جلوی نت بم تر قرار گیرد.
دوبل دیز ## یا x:
هرگاه سمت چپ نتی واقع شود آن نت را دوبار و هربار به فاصله نیم پرده بالا می برد. به یاری این نشانه می توان نت دو دیز یا نت دو ای که یک بار دیز در موسیقی غرب عملا همصدا با نت ر است آن را همچنان نت دو دوبل دیز می خوانند. نت می با نشانه دوبل دیز در موسیقی غرب عملا با نت فا دیز همصدا می گردد. زیرا فاصله نت های می تا فا همانطور که بیشتر دانستیم نیم پرده بوده و اگر می دیز شود عملا با نت فا و چنانچه دوبار دیز شود با نت فا دیز همصدا می شود.
دوبل بمل bb:
هرگاه سمت چپ نتی گذاشته شود آن نت را دوباره به فاصله نیم پرده پایین می آورد. هرگاه مثلا نت سی بمل را باز بخواهیم نیم پرده پایین بیاوریم نت سی دوبل بمل به دست خواهد آمد. نت اخیر در موسیقی غرب عملا همصدا با نت لا است که چند که آن را سی دوبل بمل می خوانند.
بکار:
هر زمانی که سمت چپ نتی که قبلا دیز یا بمل شده گذاشته شود اثر نشانه پیشین را خنثی می کند. هرگاه نت ذکر شده بیشتر دوبل دیز یا دوبل بمل خنثی شود یکی از دیزها یا یکی از بمل ها باید نشانه بکار را با دیز یا بمل باهم استفاده شود در غیر این صورت یعنی کاربرد نشانه بکار به تنهایی ممکن است اثر نشانه دوبل دیز یا دوبل بمل کاملا خنثی شود.
سری و کرن:
نشانه هایی هستند که با همان روش کاربرد نشانه های دیگر نت ها را تقریبا ربع پرده به ترتیب بالا یا پایین می برند. مثلا نت دو سری میان نت های دو و دو ریز و نت سی کرن میان نت های سی و سی بمل قرار دارد.
درباره این دو نشانه دو نکته نیز گفتنی است:
- نشانه های دوبل سری و دوبل کرن وجود ندارند.
- برای خنثی کردن این دو نشانه بکار همچنان موثر است.
نشانه های تغییر دهنده در دو وضع به کار گرفته می شوند.
وضعیت اول آن است که آن ها را به ترتیبی ویژه و منظوری خاص در آغاز هر قطعه موسیقی و نیز در اغاز هر خط حامل میان کلید و کسر میزان قرار می دهند که در این صورت دستور تغییر نت ها در همه طول قطعه معتبر است. در این وضع زمانی که در جایی از قطعه خواسته شود که اعتبار تغییر این یا آن نت از بین برود نشانه بکار باید استفاده شود.
نشانه بکار مثل هر نشانه موقتی دیگر هرچند از نظر تئوری از لحظه کاربرد تا پایان میزان اعتبار دارد البته نه در قطعات ضربی بلکه این امر در قطعات آوازی صحت دارد. ولی برای برطرف کردن هرگونه تردید نشانه تغییر دهنده اصلی باید یکبار دیگر نوشته شود.
نکات دیگر:
- کاربرد نشانه بکار در آغاز قطعه از مفهوم است.
- نشانه های اغاز قطعه باید در اغاز هر خط حامل نیز تکرار شوند.
- نشانه های دوبل دیز یا دوبل بمل در این وضع بکار نمی روند.
وضعیت دوم کاربرد نشانه های تغییردهنده آن است که انها در لحظه هایی از قطعه و به منظور زیباتر کردن آن لحظه ها یا به منظوری دیگر بدون آن نت ویژه که در بالا به آن اشاره شد به کار گیریم در این صورت اعتبارشان از لحظه کاربرد تا پایان همان میزان محفوظ می ماند و چنانچه در میزان بعد نیز از همان نشانه بخواهیم بهره بگیریم ناگزیر نشانه را باید تکرار کنیم.
انواع نیم پرده
نیم پرده ها به دو دسته تقسیم می شوند: نیم پرده دیاتونیک و نیم پرده کروماتیک
نیم پرده دیاتونیک:
همواره میان دو نت غیرهمنام و البته پیاپی جای می گیرد. یک یا هردو نت تشکیل دهنده نیم پرده دیاتونیک می توانند با یا بدون نشانه های تغییر دهنده باشند. به عنوان مثال سی تا دو و یا می تا فا و نیز فا دیز تا سل و یا دو تا ر بمل و یا می دیز تا فا دیز
نیم پرده کروماتیک:
همواره میان دو نت هم نام و در جای همانند روی حامل قرار می گیرد. این نیم پرده همواره میان یک نت و همان نت که دیز یا بمل شده به وجود می اید به گفته دیگر دست کم یکی از دو نت تشکیل دهنده فاصله باید دارای نشانه تغییر دهنده باشد. مثلا فا تا فا دیز یا سی بمل یا ر بمل تا ر بکار یا دو دیز تا دو بکار و یا می تا می دیز.
فیزیک صوت
در فیزیک صوت دو نیم پرده کروماتیک و دیاتونیک باهم یکی نیستند و هرپرده به اصطلاح از 9 کوما تشکیل می شود و در تقسیم آن به دو نیم پرده دیاتونیک و کروماتیک اولی 4 و دومی 5 کوما است. در تئوری موسیقی غرب که هر اکتاو به 12 قسمت مساوی تقسیم می شود و اختلاف کوما میان گونه های دوگانه نیم پرده از میان می رود و هر نیم پرده برابر با 4/5 کوما است.
هر زمانی که یک پرده میان نت های پی در پی به دو نیم پرده تقسیم می شود و ناچار یکی از نیم پرده ها دیاتونیک و دیگری کروماتیک است به طور مثال بین نت های دو و ر نت دو دیز نیم پرده اول را کروماتیک و دومی را دیاتونیک می کند و نت ر بمل به عکس عمل می کند.
فاصله نیم پرده دیاتونیک را دوم کوچک و نیم پرده کروماتیک را اول افزوده می نامند.
نویسنده: زهرا طاهری